بانو دباغ؛ پرصلابت در راه حفظ آرمانهای انقلاب
تاریخ انتشار: ۲۷ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۰۰۴۶۸۱
به گزارش ایرنا؛ نقش زنان در پیروزی انقلاب اسلامی و حفظ دستاوردها و پیشبرد نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران چشمگیر و اساسی است و در این میان بانویی مبارز و خستگی ناپذیر از دیار الوند در طول سالهای طولانی یار و همراه همیشگی انقلاب و نظام بود.
در وصف بانو دباغ رهبری فرزانه انقلاب فرمودند: «بانوی مبارز و انقلابیِ خستگی ناپذیر» لقبی که در کنار دیگر القاب چون مادر انقلاب ، زنی از تبار الوند را در دلها جاویدان کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مرضیه حدیدچی معروف به دباغ در سال ۱۳۱۸ در خانواده ای مذهبی و فرهنگی در شهر همدان متولد و رشد کرد او تحصیلات خود را در مکتب خانه آغاز کرد و از معلومات پدرش علی پاشا حدیدچی که فردی فاضل و معلم اخلاق در محافل مذهبی بود در یادگیری قرآن و نهج البلاغه بهره فراوان برد.
وی در سال ۱۳۳۳ و در ١٥سالگی با فردی به نام محمد حسن دباغ ازدواج کرد که از این ازدواج می توان سرآغاز تحولات زندگی وی نام برد.
خانم دباغ در آغازین روزهای ازدواج به همراه همسرش به تهران کوچ کردند و در پایتخت توانست تحصیلات علوم دینی خود را تا سطح «شرح لمعه» ادامه دهد و از محضر استادانی نظیر مرحوم حاج آقا کمال مرتضوی، آیت الله سید محمد باقر همدانی (مترجم تفسیر المیزان) حاج شیخ علی خوانساری، شهید آیت الله محمدرضا سعیدی و شهید سید مجتبی صالحی خوانساری استفاده کند.
خانم حدیدچی (دباغ) در حالی به تحصیل ادامه میداد و به فعالیتهای سیاسی مبادرت داشت که در کنار تحصیل مادر هشت فرزند بود.
فعالیتها و حرکتهای سیاسی دباغ با ورود به تشکیلات تحت هدایت شهید سعیدی شدت یافت همچنین در این دوره با دانشجویان مبارز دانشگاههای تهران، شهید بهشتی، صنعتی شریف و علم و صنعت همکاری و تعامل داشت.
وی پس از شهادت آیت الله سعیدی در سال ۱۳۴۹ به مبارزه و تبلیغ خود علیه رژیم شاه شدت بخشید و سرانجام در سال ۱۳۵۲ توسط ساواک دستگیر شد.
در کمیته مشترک به همراه دخترش شدیدترین شکنجهها را تحمل کرد و به سختی بیمار شد و در زمانی که امیدی به زنده ماندنش نبود از زندان آزاد شد در حالی که دخترش (رضوانه) همچنان در زندان ماند.
خانم دباغ پس از آزادی تحت عمل جراحی قرار گرفت و از مرگ نجات یافت و پس از چند ماه دوباره دستگیر و زندانی شد و در این دوره از زندان به تقابل ایدئوژیک با گروه های مارکسیستی برمی خیزد و زنان مسلمان زندانی را پیرامون خود جمع می کند.
عفونت های ناشی از زخم هایی که به آن رسیدگی نشده ، اعتراض هم بندان چپی او را بر می انگیزد که باعث نامه نگاری به یکی از مسوولان شده و بانوی مبارز به بیمارستان ساواک فرستاده شد.
بانوی انقلابی همدان در هفتم اسفند ۹۴ رای خود را به صندوق انداخت
وی در پایگاه های نظامی واقع در مرز لبنان و سوریه آموزش های رزمی و چریکی را طی کرد و با گروه روحانیت مبارز خارج از کشور زیر نظر شهید محمد منتظری فعالیت کرد.دباغ در سال ۱۳۵۳ برای ادامه مبارزاتش با کمک شهید محمد منتظری از بیمارستان فرار کرده و با هویت جعلی به خارج از کشور رفت و تا پیروزی انقلاب اسلامی در هجرت به سر برد.
پایگاه و مرکز فعالیت این گروه در لبنان و سوریه بود و خانم دباغ به سبب ماموریت ها و برنامه های گروه به کشورهای مختلفی از جمله عربستان، انگلیس، فرانسه و عراق تردد داشت.
وی در بسیاری از حرکت ها و فعالیتهای مبارزان در خارج از کشور راهپیمایی ها، تظاهرات و اعتصابات شرکت فعال داشت.
دباغ پس از هجرت امام به پاریس در سال۱۳۵۷ به خیل یاران ایشان پیوست و به خاطر دوره های نظامی که دیده بود محافظت بیت امام (ره) را به عهده گرفت و لحظاتی گرانمایه را برای خود رقم زد.
مرضیه حدیدچی در خارج از کشور با عناوین خواهر دباغ، خواهر زینت احمدی نیلی و خواهر طاهره شناخته می شد و اکنون عنوان طاهره دباغ برای او به یادگار مانده است.
مرحومه مرضیه دباغ پس از پیروزی انقلاب اسلامی به کشور بازگشت و در بسیاری از امور شامل فرماندهی سپاه همدان (غرب کشور) قرارگرفت.
وی در این مسیر پرفراز و نشیب به مسوولیت زندانهای زنان تهران درآمد و فرماندهی بسیج خواهران را عهده دار شد همچنین سه دوره نماینده مردم تهران و همدان در مجلس شورای اسلامی بود.
علاوه بر این وی در دانشگاه علم و صنعت ایران و مدرسه عالی شهید مطهری به تدریس پرداخته است و قائم مقام جمعیت زنان جمهوری اسلامی بوده است.
او مفتخر شد یکی از سه سفیر حضرت امام (ره) برای ابلاغ نامه تاریخی به گورباچف رییس جمهور اتحادیه جماهیر شوروی باشد.
مدیرکل امور بانوان و خانواده استانداری همدان در این باره گفت: با همکاری صدا و سیمای مرکز همدان و مرکز حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس و دفتر امور بانوان و خانواده استانداری همدان به مناسبت سالروز درگذشت بانوی انقلابی خواهر مرضیه حدیدچی (دباغ) امروز سه شنبه ۲۷ آبان ویژه برنامه ای به همین منظور پخش خواهد شد.
ربیعه علیمحمدی هدف از این برنامه را بزرگداشت یاد و خاطره این بانوی مبارز و انقلابی عنوان کرد و گفت: این بانوی گرانقدر قبل و بعد از انقلاب سوابق ارزشمندی داشته و از افتخارات استان همدان است.
وی ادامه داد: در این برنامه که با حضور خانواده، نزدیکان و نقل خاطرات و نقش این بانوی مبارز در دوران قبل و بعد از انقلاب اجرا خواهد شد تلاش شده که نسل جوان هر چه بیشتر با این بانوی افتخار آفرین آشنا شوند.
مرضیه حدیدچی (دباغ) از مبارزان پیشگام انقلاب اسلامی ۲۷ آبان ماه سال ۹۵ پس از گذراندن دوره بیماری در بیمارستان خاتم الانبیاء(ص) دارفانی را وداع گفت.
برچسبها مجلس شورای اسلامی ساواک دفاع مقدس همدان بوستان مرضیه حدیدچیمنبع: ایرنا
کلیدواژه: مجلس شورای اسلامی ساواک دفاع مقدس همدان بوستان مرضیه حدیدچی مجلس شورای اسلامی ساواک دفاع مقدس همدان بوستان مرضیه حدیدچی اخبار کنکور انقلاب اسلامی مرضیه حدیدچی خارج از کشور بانوی مبارز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۰۰۴۶۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شلیک به مغز انقلاب اسلامی
«... مَثَل شهید مثل شمع است که خدمتش از نوع سوخته شدن و فانی شدن در پرتو افکندن است، تا دیگران در این پرتو که به بهای نیستی او تمام شده، بنشینند و آسایش بیابند و کار خویش را انجام دهند. آری شهداء شمع محفل بشریتند، سوختند و محفل بشریت را روشن کردند...»
به گزارش ایسنا، کیهان در سالروز شهادت شهید مرتضی مطهری نوشت: «... مَثَل شهید مثل شمع است که خدمتش از نوع سوخته شدن و فانی شدن در پرتو افکندن است، تا دیگران در این پرتو که به بهای نیستی او تمام شده، بنشینند و آسایش بیابند و کار خویش را انجام دهند. آری شهداء شمع محفل بشریتند، سوختند و محفل بشریت را روشن کردند...»
این جملات بخشی از یک سخنرانی استاد شهید آیتالله مرتضی مطهری است در شب عاشورای سال ۱۳۹۳ قمری که در مسجد جامع نارمک تهران ایراد شد.
و به راستی که استاد شهید در همیشه زندگیش همچون شمع بود، سوخت و قطره قطره آب شد تا محفلهای خاموش استعمار زده را روشن سازد، خفتگان را از خواب طولانی بیدار کند و به وعده صبح ظهور آنها را به حرکت و جنبش درآورد.
استاد با کلاسها و مجالس سخنرانیاش، با کتابها و مقالاتش و با بحثها و روشنگریهایش در دانشگاه و حوزه و انجمنهای پزشکان و مهندسین و مساجد مختلف، نقشی اساسی در پدید آوردن یک زیرساخت عمیق ایدئولوژیک و تربیت و پرورش صدها و هزاران مسلمان آگاه مبارز برای نهضت امام و انقلاب اسلامی داشت. خودش میگفت: «.... این بنده از حدود... ۱۳۳۲ شمسی که قلم به دسـت گرفته، مقاله یا کتاب نوشتهام، تنها چیزی که در همه نوشتههایم آن را هدف قرار دادهام حل مشکلات و پاسخگویی به سؤالاتی است که در زمینه مسائل اسلامی در عصر ما مطرح است. نوشتههای این بنده، برخی فلسفی، برخی اجتماعی، برخی اخلاقی، برخی فقهی و برخی تاریخی است. با اینکه موضوعات این نوشتهها کاملا با یکدیگر مغایر است، هدف کلی از همه اینها یک چیز بوده و بس.»۱
معلم ایدئولوژی انقلاب
از این رو میتوان اسـتاد شهید مطهری را معلم ایدئولوژی انقلاب برای جوانان و سایر مردم دانست. تعداد ۱۰۵۲ نوار کاسـت باقیمانده از سخنرانیهای استاد در مساجد و حسینیهها همچون حسینیه ارشاد (که خود، پایهگذارش بود) و مساجد الجواد و جاوید و هدایت و... و کلاسهای دانشگاه و جلسات هفتگی در مراکز علمی، ۶۴ عنوان کتاب در معرفی ابعاد مختلف اسلام که بعضا دو جلدی و سه جلدی هستند، مقالات ارزشمند و مستدل در نشریات علمی و آکادمیک و... از جمله جهاد علمی استاد شهید مطهری بود که طی سالهای حیات پربرکتش و از طریق همان کتابها و فایلهای صوتی سخنرانی تا به امروز استمرار داشته است.
جهاد انقلابی در کنار جهاد علمی
هوشمندی استاد مطهری آنجا بود که در کنار این جهاد علمی گسترده، همواره در سطوح بالای نهضت امام و انقلاب فعالیت داشـت اما کمتر کسی از آن آگاه بود. چنانکه بسیاری از انقلابیون تصور میکردند استاد مطهری تنها به تدریس و سخنرانی و کلاسهای دانشگاه سرگرم است و به اصطلاح کاری با سیاست ندارد.
شـاید تا سالها بعد، هیچ کس متوجه نشـد، مرتضی مطهری آرام و سر به کار درس و دانشگاه، عضو شورای روحانیت هیئتهای مؤتلفه اسلامی بود و از سال ۱۳۴۷ وکیل تامالاختیار امام تبعیدی امت در ایران و رابط اصلی ایشان با مردم شد.
چنانکه حجتالاسلام شهید دکتر باهنر درباره ایشان گفته است: «... من برای بعضی برادران و خواهرانی که ممکن است درست از حضور ایشان در صحنه مبارزه اطلاع نداشته باشند، این را عرض کنم؛ دقیقاً در تنظیم اعلامیههای ده سال قبل و پانزده سال قبل، در تفسیر آثار امام که از نجف میرسید، در تهیه بعضی از پیامهای مخفیانهای که بعدها مردم نمیدانستند که از کجا این پیامهای مبارزاتی صادر شد و ظاهراً تصور نمیکردند که مثلاً مرحوم مطهری این طور حضور داشته باشد، اینها پشت پرده توسط ایشان تهیه و به افرادی داده میشد، یا در تنظیم راهپیماییها، در انتخاب به عنوان اولین عضو شورای انقلاب که توسط امام بزرگوار انتخاب شد و تماس با نجف و تماس با پاریس...»۲
اگرچـه در برخی موارد هم، اسـتاد مطهری، این فعالیتها (همچون کمک به فلسـطینیها) را علنی کرد تا حدی که شـک و تردیدهای سـاواک در مورد ابعاد مبارزاتیاش به یقین مبدل گشـت. چنانکه در اسـناد متعددی از سـاواک به این ابعاد اشاره شـده و اینکه در موارد بسیار تحت نظر قرار داشت، اغلب سخنرانیها و کتابهایش به عنوان مدرکی در جهت مخالفت با رژیم پهلوی و طرفداریاش از امام تلقی گردید، ممنوع المنبر و ممنوع التدریس شد، چندین بار دستگیر شد و به زندان رفت و عاقبت، از سوی ساواک صلاحیتش برای ادامه تدریس در دانشگاه رد شد.
دفاع علنی از فلسطین
در تنها موردی که استاد مطهری، مبارزهاش را علنی ساخت، دفاع از فلسطین و مبارزه با اسرائیل بود. شهید مطهری در عاشورای ۱۳۴۸ و در اوج نفوذ صهیونیستها و عوامل اسرائیل در ارکان رژیم شاه، درباره فلسطین سخنرانی کرد و گفت:
«... واللهِ و باللهِ ما در برابر این قضیه مسئولیم. به خدا قسم مسئولیت داریم. به خدا قسم ما غافل هستیم. واللهِ قضیهای که دل پیغمبر اکرم را امروز خون کرده است، این قضیه است...»
استاد مطهری در همان شرایط برای حمایت از مبارزان فلسطینی به همراه علامه طباطبایی و آیتالله زنجانی، حساب ویژهای باز نمود که مورد هجوم ساواک قرار گرفت و همه فعالیتهایش در دانشگاه و همچنین سخنرانی در مساجد و محافل دانشگاهی زیر ذرهبین و تعقیب و مراقبت دقیق ساواک قرار گرفت.
به دنبال همین موضعگیریها بود که سخنرانیهای استاد مطهری، مساجدی مانند هدایت و جاوید و الجواد را به کانون نهضت امام تبدیل نمود و همین امر موجب تعطیلی آن مراکز از سوی ساواک و دستگیری مجدد استاد گردید که این بار وی را مدتی در بازداشت انفرادی نگه داشتند. با تعطیلی مسجد جاوید در آذرماه ۱۳۵۳، استاد مطهری نیز تا زمان پیروزی انقلاب ممنوع المنبر شد. سرانجام امریه ساواک در ۱۴ اردیبهشت ۱۳۵۴، ظاهرا به تمامی فعالیتهای استاد مطهری خاتمه داد.
اوج نهضت امام و نقش محوری استاد
در سـالهایی که نهضت امام اوج میگرفت و مردم مسـلمان و جوانان و دانشجویان بر اثر روشنگریها و آموزشهای امثال استاد مطهری با اهداف و آرمانهای اسلام و نهضت آشنایی پیدا میکردند، ایشان به همراه روحانیون مبارزی مانند دکتر بهشتی، جامعه روحانیت مبارز را سازماندهی کرد که در واقع هدایتگر مبارزات و اعتصابات و تظاهرات سالهای ۵۶ و ۵۷ در داخل کشور محسوب میشد.
اعتماد امام به اسـتاد مطهری آنچنان بود که در اوج نهضت، تشکیل شورای انقلاب اسلامی و انتخاب اعضا و همچنین ریاست آن را برعهده استاد گذاردند که تا پیروزی کامل انقلاب و پس از آن تا استقرار نظام جدید، نهضت و کشور را مدیریت کند.
اما استاد مطهری در ساعت ۲۳ یازدهمین روز از اردیبهشت ۱۳۵۸ در حالی که فقط دو ماه و ۲۰ روز از پیروزی انقلاب میگذشت، با گلولهای از اسلحه استعمار و به دست خوارج روزگار بر خاک افتاد.
احسان طبری (یکی از چند نظریه پرداز بلندآوازه مارکسیسم، از اعضای مرکزی حزب منحله توده و عضو برجسته آکادمی علمی شوروی) بارها و به مناسبتهای مختلف از استاد شهید مرتضی مطهری یاد کرد و با قاطعیت گفت که ترور ایشان نمیتواند کار یک گروه نظیر گروه فرقان باشـد. طبری به جدمعتقد بود (و برای این اعتقاد خود نیز دلایل و شـواهد فراوانی میآورد) که ترور استاد مطهری، طرح و برنامه سـازمان سیا و موساد بوده و صرفا با هدف خشک کردن یکی از چشمههای جوشان معارف اسلامی صورت پذیرفته است.۳
اسناد تکان دهنده لانه جاسوسی آمریکا
طرفه آنکه پس از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، از این مرکز شیطانی، اسنادی به دست آمد که نظر فوق را تایید کرده و حکایت از حضور مستقیم کانونهای استعماری و امپریالیستی در پشت صحنه ترور استاد مطهری داشت.
یکی از دانشـجویانی که در زمان تسـخیر لانه جاسوسی حضور داشت، در مورد وابستگی گروه فرقان به آمریکا در کتابش نوشت:
«...تکان دهندهترین اسناد درباره گروهی به نام فرقان بود. مردم معتقد بودند که گروه فرقان را عناصر خارجی حمایت و هدایت میکنند. اسنادی که در سفارت به دست آمد، درستی گمان مردم را ثابت کرد. این اسناد نشان میداد آمریکا از طریق اشخاص ثالث با گروه فرقان تماس گرفته بود.»۴
یکی از آن اسـناد که در تاریخ ۱۲ اسفند ۱۳۵۸ افشا گردید، دلالت کافی بر ارتباط وثیق دستگاه سیاست خارجی آمریکا با این گروه داشت:
«محرمانه
از سفارت آمریکا در تهران به وزارت امور خارجه و فوری
یکی از دوستان قدیمی دفتر سیاسی که یک طلبه قدیمی است و سال گذشته مرکز بحثهای ایدئولوژیک برای شاگردانش بود... (میگوید) یازده نفر از شاگردان قدیمی این شخص عضو گروه فرقان در تهران هستند... یکی از اعضای فرقان افتخار میکرد که آنها در نظر دارند خرابکاری را با ترور هفتهای یک روحانی شروع کنند و تا رسیدن به موفقیت ادامه دهند... منبع بیان داشت اعضای گروه فرقان که با آنها در تماس است توجهشان را به اهداف داخلی معطوف کردهاند...»
پیوند و ارتباط گروه فرقان با سفارت آمریکا از طریق «ویکتور تام ست» برقرار میشد که از فعالان جاسوسی در ایران بود و در آن زمان یکی از حلقههای ارتباط سیا و آمریکا با گروه فرقان به شمار میرفت.۵
ساعت ۲ نیمه شب ۱۲ اردیبهشت ۱۳۵۸، در حالی که دو، سه ساعتی از شهادت استاد مطهری میگذشت، مثل همیشه، ساعت کوکی اتاقش به صدا درآمد تا استاد را مانند هر شب برای نماز و تهجّد بیدار کند، غافل از آنکه دیگر روح مرتضی مطهری خود به پرواز درآمده بود تا بر ِدوست.
انتهای پیام